تاریخ انتشار : پنجشنبه 23 دی 1400 - 16:52
107 بازدید
کد خبر : 191149

جنگ قدرت بین پوتین و ناوالنی

جنگ قدرت بین پوتین و ناوالنی

“الکسی ناوالنی سه شنبه گذشته و حین انتظار برای حکمی اجتناب ناپذیر در دادگاه حالتی بی اعتنا به خود گرفته بود. برای همسرش یولیا با دست‌هایش شکل قلب درست می‌کرد که در دادگاه مسکو منتظر صدور حکم او بود. ناوالنی می‌خندید، شانه‌هایش را بالا انداخت و به سمت همسرش با صدای بلند گفت: ناراحت نباش!

جنگ قدرت بین پوتین و ناوالنی

“الکسی ناوالنی سه شنبه گذشته و حین انتظار برای حکمی اجتناب ناپذیر در دادگاه حالتی بی اعتنا به خود گرفته بود. برای همسرش یولیا با دست‌هایش شکل قلب درست می‌کرد که در دادگاه مسکو منتظر صدور حکم او بود. ناوالنی می‌خندید، شانه‌هایش را بالا انداخت و به سمت همسرش با صدای بلند گفت: ناراحت نباش! همه چیز درست می‌شود!”

به گزارش ایسنا، لوک هاردینگ در مطلبی برای روزنامه انگلیسی گاردین می‌نویسد: دادگاه صوری هفته گذشته جدیدترین مرحله از یک تنش بین دو مرد برای آینده یک ملت بود. یکی از این مردها، رهبر اپوزیسیون روسیه و چهره جدید جهانی شبیه به نلسون ماندلا، مخالف آپارتاید و دیگری رئیس جمهوری روسیه است که ۲۰ سال در این سمت مانده و پیشتر سرهنگ کا.گ.ب بوده و به نظر می‌رسد به دنبال ماندن در قدرت و از بین بردن یک انقلاب مردمی علیه خودش است.

پر واضح است که چالش بین این دو با پیروزی قاطع ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه پایان یافت. الکسی ناوالنی، منتقد کرملین به دو سال و هشت ما در تبعید محکوم شده است. روز جمعه، وی بار دیگر به اتهام توهین به یک کهنه سرباز جنگ دادگاهی شد. پرونده‌های دیگری ممکن است علیه وی مطرح شود و او اکنون گروگان رژیم پوتین محسوب می‌شود.

اما کرملین به آن چیزی که بیش از همه دنبالش بود، نرسید: شکستن و خرد کردن ناوالنی. تصمیم او برای برگشت به روسیه و مواجهه با زندان، تز پوتین را درباره سیاست‌های روسیه از بین برد، به این معنا که هرکسی که می‌خواهد او را از سر راه بردارد، فاسد یا بسیار ضعیف است و نمی‌توان به او اعتماد کرد. موضع اصولی ناوالنی باعث شد تا پوتین در مقابل، کوچک و مضحک به نظر برسد. ناوالنی در یک سخنرانی از داخل قفس شبیه به آکواریوم خود گفته بود: او “ولادیمیر کبیر” نیست بلکه “ولادیمیر، زندانی زیرشلواری‌هاست”.

برای چندین سال، کرملین درباره اینکه باید با ناوالنی چه کند، کسی که ویدئوهای ضد فساد و تحقیقاتش طرفداران زیادی داشت،‌ مردد بوده است. بی اعتنایی، حبس، یا سایر راهکارها و روش‌های مخفیانه؟ اما پر واضح است که هیچکدام از این روش‌ها جواب نداده‌اند. او در مقابل تمامی این دستگیری‌ها و تهدیدها شانه بالا انداخته و بی اعتنا بوده است. در نهایت، ناوالنی متهم شد و پوتین خشمگین حکم به ساکت کردنش داد.

تابستان گذشته، یک تیم مخفی از آژانس جاسوسی روسیه ناوالنی را حین سفرش به سیبری مسموم کردند. آنها از به کار بردن عامل اعصاب نوویچوک در لباس ناوالنی استفاده کردند، همانی که برای مسموم کردن سرگئی و یولیا اسکریپال در سالزبری، انگلیس به کار بردند. ناوالنی به لطف میکسی از خوش شانسی و درمان به موقع، زنده ماند. او حتی موفق شد تا عاملان ترور نافرجامش را از آژانس جاسوسی روسیه شناسایی کند.

کرملین ظاهرا به این نتیجه رسید که ناوالنی دیگر جرات بازگشت به روسیه را از برلین ندارد. اما ۱۷ ژانویه همین سال بود که او در چالشی مستقیم با پوتین پایش را به فرودگاه بین‌المللی مسکو بر زمین گذاشت. بازداشتش حین ورود به خاک روسیه با موجی از اعتراضات خیابانی در سراسر روسیه همراه شد، یعنی در ۱۸۰ شهر و شهرستان روسیه از کریمه اشغال شده تا ولادیووستوک در پاسیفیک. در یاکوتسک، معترضان در دمای منفی ۵۰ درجه در حمایت از او به خیابان‌ها آمدند.

ده‌ها هزار روس در حمایت از ناوالنی پا به خیابان گذاشتند چون او را بهترین امید تغییر در پی یک بازه از کاهش استانداردهای زندگی، افزایش سرکوب‌ها و سرقت‌ها و دزدی‌ها در رده‌های بالا می‌بینند.

این حمایت، جهانی نیست. اما همچنان جدی‌ترین چالش برای پوتین است که به نظر می‌رسد به شدت ارتباطاتش را از دست می‌دهد.

ولادیسلاو، یک جوان ۲۴ ساله روسی است که در ماه گذشته میلادی در میدان پوشکین مسکو در اعتراضات حضور داشت؛ او می‌گوید: ناوالنی احتمالا مقدس نیست اما در مقایسه با آنچه اکنون دارد در شهرهای سراسر روسیه اتفاق می‌افتد و در مقایسه با دزدی‌ها، اگر او مسئول باشد، اوضاع خیلی بهتر می‌شود.

ناستیا، معترض ۲۲ ساله نیز همزمان با حضور پلیس ضد شورش در میان معترضان می‌گوید: هیچکس نباید بابت ایده‌های سیاسی خودش به زندان بیفتد. مساله اصلی، نترسیدن و ادامه دادن است. البته من می‌ترسم و از اینکه دستگیر شوم، هراس دارم اما ترسیدن، بدترین کار ممکن است.

مقام‌های روسیه با باتوم و خشونت به آنچه که تجمعات غیرقانونی می‌دانند، برخورد کردند. پلیس ضد شورش بیش از ۱۰ هزار نفر را بازداشت کرده است. مراکز بازداشت مسکو دیگر جا ندارند؛ به دلیل نبود سلول‌های کافی، تعداد زیادی از معترضان بازداشتی را برای چندین ساعت در خودروهای پلیس و در سرمای استخوان‌سوز نگه داشتند. خبرنگاران نیز از خشونت پلیس بی نصیب نماندند. برخی از آنها مورد ضرب و جرح قرار گرفتند. یک سردبیر برجسته نیز برای ۲۵ روز و فقط بابت بازنشر یک توئیت بازداشت شد.

ناوالنی در سخنرانی خود در دادگاه به مزخرف بودن و پوچی پرونده کرملین علیه خودش اشاره کرد. ( او را بابت نقض قوانین مربوط به حبس تعلیقی زمانیکه مشغول درمان کردن خودش در آلمان بوده، متهم کرده‌اند.) ناوالنی گفته که به دلیل ترس و انزجار یک مرد، در حبس است:‌ من با زنده ماندن، او را آزرده خاطر کردم. پوتین یا “بابابزرگ”، واژه‌ای است که ناوالنی برای نام بردن او به کار می‌برد، “یک سارق کوچولو در یک پناهگاه” است.

ناوالنی که یک وکیل تجربی و طرفدار سریال ریک و مورتی است، از دنیایی متفاوت از قلمروی خاکستری بروکراتیک پوتین و دوستان او در کا.گ.ب می‌آید. کشور روسیه ابزارهای قدرتمندی در اختیار دارد: یک دستگاه امنیتی بزرگ و وفادار، قضات و دادستان‌های سازگار و شبکه‌های تلویزیونی دولتی طرفدار که پر واضح است بر خلاف ناوالنی و پروپاگاندای او رفتار می‌کنند.

اما ناوالنی نیز در عوض سلاح خود را دارد. یکی از آنها شوخ طبعی است؛ یک قابلیت بی رقیب برای مسخره کردن حاکمان نئو فئودال فاسد آن هم به روشی که مردم عادی روسیه بتوانند آن را درک کنند. هیچکس به روشی که ناوالنی انجام می‌دهد، آنقدر باعث خشم و ناراحتی پوتین نمی‌شود. دیگر روش او فقدان ترس است؛ او از چیزی نمی‌هراسد؛ به گفته ولادیمیر آشورکف، مدیر بنیاد ضد فساد ناوالنی مستقر در لندن، بی باکی این منتقد کرملین، همانند شجاعت داوود در برابر جالوت است.

آشورکف توضیح می‌دهد: ناوالنی ابعادی متفاوت با پوتین دارد. من از وسعت علایق او شگفت زده شده‌ام. او می‌خواهد سر از هر کاری دربیاورد. او از پیاده‌روی متنفر است اما به طور معمول و روتین ۵ تا ۱۰ کیلومتر می‌دود. او برنامه نویسی پایتون را به صورت خودآموز آموخت. او برنامه‌های خوب تلویزیونی را دوست دارد. او مرد خوبی است.

مدیر بنیاد ناوالنی همچنین در پاسخ به اینکه این منتقد کرملین چطور زندان را تحمل می‌کند، گفت: او یک مرد سرسخت است.

لنوئید وولکف، معاون ناوالنی در لیتوانی می‌گوید: تعریف این منتقد کرملین از به زیر کشاندن پوتین کاملا عقلانی است. او همیشه توانسته تصویر برزگی را ببیند. او می‌داند که اپوزیسیون روسیه از نظر تاریخی به پیروزی رسیده‌اند. ما از آنها جوانتر و باهوش‌تریم. جنبش ما بر اساس حقوق بشر و حقیقت است و دو به علاوه دو می‌شود چهار.

وولکف ادامه می‌دهد: این قیام اخیر با اعتراضات بزرگ ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ که در نتیجه تقلب در انتخابات بود، متفاوت است. ناوالنی به عنوان یک فعال اپوزیسیون برای مردم حاضر در راهپیمایی‌ها سخنرانی کرد. این اعتراضات اخیر تمامی گروه‌های اجتماعی را در بر گرفته است؛ پلیس خارج از مسکو نمی‌تواند با تعداد زیاد معترضان دست و پنجه نرم کند. شاید باید صبر کنیم. اما این انتظار می‌تواند به حضور پوتین برای ۱۰ سال دیگر در قدرت منجر شود. اما در نهایت ما پیروز می‌شویم.

وولکف حالا تا بهار اعتراضات را متوقف کرده و این روند، به اپوزیسیون شانس گروه‌بندی مجدد و تمرکز بر انتخابات قریب‌الوقوع را می‌دهد.

ناوالنی متولد ۱۹۷۶ از نسل رشد کرده در شوروی است اما محدود به آن نمی‌شود. پدرش یک کمونیست و افسر نیروهای موشکی شوروی و ناوالنی سال‌های نخست زندگی خود را در پایگاه‌های نظامی گذارند. مادربزرگش در جنگ جهانی دوم که روس‌ها آن را جنگ بزرگ میهن پرستی می‌دانند، جنگید و نامش بر روی دیوار ساختمان پارلمان آلمان در برلین نوشته شده است.

رویکرد خانوادگی ناوالنی در قبال قدرت شوروی مبهم بود. مادرش یک نسخه از کتاب “مجمع الجزایر گولاگ” نوشته آلکساندر سولژنیتسین، نویسنده سرشناس اهل روسیه و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۷۰ را در خانه داشت؛ وی بخاطر افشای جنایات ژوزف استالین در رمان‌هایش، بیست سال را در تبعید گذراند. عمه بزرگش را دستگیر کرده و به شهر معدنی وورکوتا در شمالگان تبعید کردند. در همان زمان، مادربزرگش استالین را ستایش می‌کرد و بخاطر نقش استالین در شکست نازی‌ها، “او را همه چیز خود” می‌نامید.

مقایسه ناوالنی با مخالفان و روشنفکران دهه ۱۹۷۰ که علیه لئونید برژنف و رکود شوروی مبارزه می‌کردند، وسوسه انگیز است. اما به جای سامیزدات یا نشریه‌های زیرزمینی و مخفی که در دوران شوروی دست به دست می‌شد و در آشپزخانه‌ها می‌خواندند، ناوالنی رسانه‌های اجتماعی را به خدمت گرفته است. جدیدترین ویدئوی او درباره کاخ مخفی پوتین در دریای سیاه ۱۱۰ میلیون بازدید کننده داشته است. او ۲.۵ میلیون فالوور در توئیتر دارد.

ناوالنی نخستین بار به عنوان یک وبلاگ نویس مطرح شد. او حقوق خواند، دوره‌ای را در آکادمی مالی مسکو گذراند و به عنوان سازمان دهنده اصلی در جناح لیبرال یابلوکو کار کرد. اما حزب، او را پس از راهپیمایی‌اش در مسکو با ملی گرایان تندرو در سال ۲۰۰۷ بیرون انداخت.

دیوید کلارک، مشاور سابق ویژه رابین کوک، وزیر خارجه فقید انگلیس می‌گوید: ناوالنی نمایانگر چشم انداز جدی‌تر برای تغییر بیش از هر چیز دیگری است که در قرن ۲۱ شاهد بوده‌ایم. او یک پوپولیست جناح راستی با تمایلات ملی گرایانه است. این دقیقا چیزی است که او را برای کرملین خطرناک می‌کند. او را نمی‌توان به همین راحتی‌ها و با انگ دست نشانده غرب دست به سر کرد و از میان برداشت. ناوالنی به واقع یک پدیده روسی است.

حامیان ناوالنی با برچسب ملی‌گرا موافق نیستند. وولکف، سیاست‌های او را چپ میانه می‌داند و می‌گوید: تلاش‌های رژیم برای آنکه او را یک افراط گرای رادیکال نشان دهند، واقعا مسخره است. از منظر عمومی، ناوالنی پلتفورمی را مطرح کرده که به سمت یک دموکرات حامی اروپا در جریان است. او هرگز لفاظی‌های اولیه خودش علیه مهاجرت را انکار نکرده است. او خواستار انتخاباتی آزاد و شفاف، سیستم قضایی مستقل و رسانه‌ای آزاد و دستمزد حداقلی برای تمامی شهروندان روسی است.

بزرگترین درخواستش پایان فساد گسترده دولتی است که باعث شده است اطرافیان پوتین میلیاردها میلیارد دلار از شرکت‌های استراتژیک به دست بیاورند. در ۲۰۰۷، ناوالنی با خرید سهام در شرکت‌های دولتی بدون شهرت، به یک فعال سهامدار تبدیل شد. او پلتفورم‌های زیادی را برای فعالیت‌های مدنی آنلاین ایجاد کرده است.

در سال ۲۰۱۳، برای انتخابات شهرداری مسکو کاندیدا شد و با وجود تقلب معمول از سوی مقام‌ها، دست کم ۲۷ درصد آرا را به دست آورد و حالا، کرملین مصمم است که ناوالنی را از انتخابات سپتامبر ۲۰۲۱ دوما دور نگه دارد. او که سال گذشته میلادی حین کمپین برای رای گیری هوشمند مسموم شد به روس‌ها تاکید دارد تا از کاندیداهایی حمایت کنند که مخالف حزب حاکم “روسیه متحد” هستند. این مساله دولت پوتین را به دردسر انداخته چون با اعتراضاتی در بلاروس نیز روبروست.

تا به اکنون، رئیس جمهوری روسیه از استفاده از نام ناوالنی امتناع کرده و ترجیح می‌دهد بجای نام بردن از او، واژه “جنتلمن” یا “بیمار در برلین”‌ را به کار ببرد.

به طرز متناقضی، این رفتار پارانوئیدی کرملین در برابر ناوالنی است که باعث شده او را اینچنین بشناسند. دیگر رهبران اپوزیسیون مجبور شدند از کشور خارج شوند که شناخته شده‌ترین آنها میخائیل خودوروفسکی ساکن لندن و گری کاسپاروف، قهرمان جهانی شطرنج ساکن کرواسی هستند. یا آنکه آنها را به قتل رساندند مثل بوریس نمتسف که سال ۲۰۱۵ در مقابل کرملین به ضرب گلوله کشته شد. ناوالنی آخرین مردی است که مقاومت می‌کند.

اما آیا او در زندان در امان می‌ماند؟ هیچکس این را نمی‌داند. شاید پوتین هنوز تصمیمش را نگرفته است. ناوالنی کاملا از احتمالات آگاه است و برای همین، اخیرا گفته بود اکنون در اختیار کسانی است که می‌خواهند همه چیز را با تسلیحات شیمیایی آغشته کنند. برای یک لحظه، جهان از نزدیک نظاره‌گر اوضاع است. جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا و سایر رهبران غربی خواستار آزادی ناوالنی شده‌اند.

سرنوشت ناوالنی به این بستگی دارد که آیا او می‌تواند روس‌ها را برای غلبه بر ترس‌هایشان و ادامه دادن اعتراضات و رویارویی با باتوم و سلول‌های زندان متقاعد کند یا خیر.

او اخیرا در پستی نوشت: درهای آهنی با صدای زنگ کر کننده پشت سرم بسته می‌شوند، اما من احساس می‌کنم یک انسان آزاد هستم. آنها فقط با اتکا به ترس ما می‌توانند قدرت را حفظ کنند. اما ما با غلبه بر ترس، می‌توانیم وطن خود را از شر یک مشت سارق اشغالگر آزاد کنیم.

انتهای پیام

منبع:ایسنا

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها